هرآنچه در مورد اتریوم 2.0 باید بدانید.
(ادغام) اتریوم و معنای آن برای آینده کریپتو
اتریوم (ETH) یکی از بزرگترین شبکه های بلاک چین در حوزه کریپتو است و توانسته است انقلابی در کریپتو ایجاد کند و با اضافه کردن قراردادهای هوشمند قابل برنامه ریزی، به عنوان ابزاری برای در هم گسیختن خدمات مالی سنتی شناخته می شود.
در واقع، به دلیل عملکرد قراردادهای هوشمند و اجرای راهکار «گاز فی- Gas Fee» برای هزینه تراکنشها، اتریوم به خانه بسیاری از برنامههای غیرمتمرکز (dApps) تبدیل شده است که راه را برای تأمین مالی غیرمتمرکز (DeFi) هموار کردهاند.
همچنین به توسعه، ضرب ( مینت -Mint) کردن و رشد محبوبیت حوزه توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) کمک کرد.
با این حال، در حالی که اتریوم دسترسی افراد فاقد بانک یا به عبارت دیگر، افراد بدون شناسه یا بدون دسترسی به خدمات مالی را فراهم میکند، از مکانیزم اجماع به نام اثبات کار (PoW) استفاده میکند که سازگار با محیط زیست نیست و قصد دارد به مکانیسم اجماع اثبات سهام (PoS) از طریق ارتقایی معروف به نام “ادغام” حرکت کند که در زمان نگارش این مطلب در مراحل پایانی این ارتقا می باشد.
به این ترتیب، ما تقریباً همه چیزهایی را که باید در مورد این ارتقا بدانید و اینکه چگونه میتواند آینده ارزهای دیجیتال را شکل دهد، بررسی میکنیم.
وضعیت فعلی اتریوم
قبل از اینکه به ادغام یا اتریوم 2،0 بپردازیم، باید دقیقاً به این موضوع بپردازیم که چرا این فرآیندی بود که توسعه آن زمان زیادی را صرف کرد و اتریوم با چه نوع مشکلاتی روبرو بوده.
به طور خاص، هر زمان که تراکنشی اتفاق بیفتد و باید بر روی بلاک چین اتریوم اجرا شود، کاربران ملزم به پرداخت هزینه گاز هستند.
این هزینههای گاز معمولاً پرداختهایی هستند که توسط کاربران بهعنوان وسیلهای برای جبران انرژی انجام میشوند که برای اعتبارسنجی تراکنشهایی که بر روی شبکه بلاکچین اتریوم (ETH) انجام میشود، لازم است.
به طور خاص، نسخه پیشفرض اتریوم که امروز از آن استفاده میکنیم، ماینرها را ملزم میکند تا از قدرت محاسباتی خود به عنوان ابزاری برای حل معماهای رمزنگاری کمک کنند و پس از آن میتوانند تراکنشهای شبکه را تایید کنند. این به این معنی است که تک تک ماینرها در این شبکه باید به نحوی برای انجام این نوع کارها تشویق شوند و این به صورت هزینه گاز است.
آشنایی با مکانیسم اجماع اتریوم
وقتی نگاهی به شبکه های بلاک چینی می اندازیم که مشابه اتریوم ایجاد می شود، که یک پایگاه داده توزیع شده است، گره های شبکه، رایانه هایی هستند که نرم افزار را اجرا می کنند، باید در مورد وضعیت شبکه به توافق برسند. این توافقی است که از طریق استفاده از چیزی که به عنوان مکانیزم اجماع شناخته می شود به دست می آید.
علاوه بر این، در حالی که مکانیسمهای اجماع مستقیماً با ساخت یک برنامه غیرمتمرکز (dApp) مرتبط نیستند، درک کامل آنها برای درک اینکه چرا ارتقای اتریوم اهمیت دارد، مهم است.
مکانیسم اجماع چیست
مکانیسم اجماع، که به عنوان پروتکل اجماع نیز نامیده میشود، به سیستمهای توزیعشده، که شبکهای از رایانهها است، اجازه میدهد تا اساساً به عنوان وسیلهای برای ایمن ماندن تا حد امکان با هم کار کنند.
پروتکلهای اجماع و همچنین الگوریتمها به جای هم استفاده میشوند. با این حال، آنها در برخی موارد با هم متفاوت هستند.
پروتکل اجماع مجموعهای از قوانین است که در استاندارد تعریف شده مسئول نحوه عملکرد و حتی تعامل یک سیستم و بخشهای عملکردی آن است. علاوه بر این، الگوریتمها مانند نقشههایی هستند که در مورد چگونگی حل یک مسئله خاص یا نحوه محاسبه نتایج یک محدوده هستند.
این مکانیسمها به عنوان وسیلهای برای ایجاد اجماع در میان گرههای پایگاه داده و حتی سرورهای برنامه یا استفاده برای زیرساخت سازمانی مورد استفاده قرار میگرفتند. با این حال، در حدود یک دهه گذشته، اینها در فناوری بلاک چین و سیستمهای ارزهای دیجیتال، مانند اتریوم، برای توافق بر سر وضعیت کلی شبکه مورد استفاده قرار گرفتهاند.
مکانیسم اجماع را می توان به عنوان این سیستم اقتصادی در نظر گرفت که می تواند در پیشگیری از انواع خاصی از حملات اقتصادی کمک کند. اگر مهاجم بتواند 51 درصد یا بیشتر از شبکه را کنترل کند، می تواند آن را به خطر بیاندازد. با این حال، این غیر قابل اجرا است. همچنین مکانیسمهای مختلفی برای حل مسائل امنیتی به روشهای متعددی طراحی شدهاند.
اتریوم، بهطور پیشفرض، و در وضعیت فعلیاش قبل از «ادغام» که در سپتامبر ۲۰۲۲ برنامهریزی شده است، از مکانیسم اجماع اثبات کار (PoW) استفاده میکند.
که کاری که این مکانیزم انجام می دهد این است که اساساً به گره های شبکه اجازه می دهد تا در مورد وضعیت خاص همه اطلاعاتی که بر روی آن ثبت می شود به توافق برسند و می تواند مانع از وقوع انواع خاصی از حملات اقتصادی در بشبکه شود.
اثبات کار (PoW) به عنوان یک الگوریتم مکانیسم اجماع عمل می کند اما در مقابل رقیب جایگزین خودش اثبات سهام PoS که به عنوان یک الگوریتم مکانیسم اجماع بر پایه سهم مشارکت و سازگار با محیط زیست شناخته میشود، به تدریج کنار گذاشته میشود، اما قبل از اینکه به PoS بپردازیم، باید به طور کامل بررسی کنیم و نحوه عملکرد PoW را درک کنید.
بلوک ها چیست
بلوکهای درون یک بلاک چین اساساً دستهای از تراکنشها هستند که دارای هش بلوک قبلی در زنجیره هستند.
این میتواند بلوکها را به هم پیوند دهد و یک زنجیره را تشکیل دهد، زیرا هشها از نظر رمزنگاری از بلوک داده مشتق شدهاند. نتیجه این امر جلوگیری از تقلب است زیرا با یک تغییر در هر بلوک در تاریخچه، همه بلوکهای بعدی نامعتبر میشوند و همه هشهای بعدی تغییر میکنند، که همه کسانی که بلاک چین را اجرا میکنند متوجه خواهند شد.
بهعنوان وسیلهای برای اطمینان از اینکه همه شرکتکنندگان در شبکه اتریوم میتوانند یک حالت هماهنگ را حفظ کنند و در مورد تاریخچه ارزش خاص تراکنشها به توافق برسند، تراکنشها به بلوکها تقسیم میشوند. در اینجا صدها تراکنش به یکباره انجام می شود، مورد توافق قرار می گیرد و حتی همگام می شود.
از طریق فاصلهگذاری بین این تعهدات، اتریوم میتواند به همه شرکتکنندگان شبکه زمان کافی برای رسیدن به توافق را بدهد، و حتی اگر درخواستهای انتقال صدها بار در ثانیه اتفاق بیفتد، بلوکهای درون شبکه اتریوم تقریباً هر ۱۵ ثانیه یک بار انجام میشوند.
اکنون، بهعنوان وسیلهای برای حفظ تاریخچه تراکنشها در شبکه، بلاکها مرتب میشوند، جایی که هر بلوک جدیدی که در شبکه ایجاد میشود، حاوی ارجاعی به بلوک مادر است و تراکنشهایی که در این بلوکها هستند نیز مرتب میشوند.
جدای از موارد ، در زمان معین، همه شرکتکنندگان در شبکه در مورد تعداد دقیق و تاریخچه بلوکها توافق دارند و حتی در حال کار بر روی دستهبندی درخواستهای تراکنش زنده فعلی در بلوکهای بعدی هستند.
هنگامی که یک بلوک توسط یک ماینر در داخل شبکه تکمیل شد، یا به عبارت دیگر استخراج شد، سپس به بقیه کل شبکه منتشر میشود. علاوه بر این، تمام گرهها میتوانند این بلوک را به انتهای زنجیره بلوکی خود اضافه کنند، پس از آن استخراج میتواند ادامه یابد.
مونتاژ دقیق بلوک، یا فرآیند استخراج، و حتی فرآیند تعهد یا توافق از طریق پروتکل اثبات کار (PoW) مشخص میشود.
همچنین مهم است که بفهمیم چه چیزی یک بلوک را تشکیل می دهد.هر بلوکی که به بلاک چین اتریوم اضافه می شود شامل داده های زیر است:
برچسب زمانی – این اساسا زمانی است که بلوک استخراج شده است، یا به طور خاص، اطلاعات پیرامون آن واقعیت است.
شماره بلوک – این اشاره ای به طول بلاک چین از نظر بلاک های کلی دارد.
baseFeePerGas – این یک اشاره مستقیم به حداقل کارمزد هر گاز است که برای گنجاندن تراکنش در بلوک لازم است.
دشواری – این به تلاشی اشاره دارد که برای استخراج یک بلوک لازم است.
mixHash – این به یک شناسه منحصر به فرد برای هر بلوک خاص در شبکه اشاره دارد.
parentHash – این اساساً یک شناسه منحصر به فرد برای بلوکی است که قبل از بلوک جدید آمده است، و این راهی است که از طریق آن بلوک ها در یک زنجیره به هم متصل می شوند.
تراکنش ها – این به داده های پیرامون تراکنش هایی اشاره دارد که در داخل بلوک گنجانده شده اند.
stateRoot – این یک مرجع به کل وضعیت سیستم است و شامل مانده حساب، ذخیره قرارداد، کد قرارداد، و همچنین سایر مشخصات حساب است که در داخل آن است.
nonce – این به یک هش اشاره دارد که وقتی با mixHash ترکیب میشود، میتواند ثابت کند که بلوک تحت فرآیند Proof-of-Work (PoW) قرار گرفته است.
با کنار گذاشتن موارد بالا میتوانیم به زمان بلوک و همچنین اندازه بلوک برسیم.
زمان بلاک در حوزه یک بلاک چین اشاره به مدت زمانی دارد که برای استخراج یک بلوک جدید طول می کشد.
میانگین مدت زمان انجام این فرآیند در بلاک چین اتریوم قبل از ادغام بین 12 تا 14 ثانیه است که پس از استخراج هر بلوک محاسبه می شود. زمان بلوک مورد انتظار مجموعهای از یک سطح ثابت و پروتکل است که برای محافظت از امنیت شبکه در نقطهای از زمان که استخراجکنندگان قدرت محاسباتی بیشتری اضافه میکنند، استفاده میشود.
علاوه بر این، میانگین زمان بلوک با زمان بلوک مورد انتظار مقایسه می شود و اگر میانگین زمان بلوک بیشتر باشد، در آن صورت، دشواری در هدر بلوک کاهش می یابد. با این حال، اگر میانگین زمان بلوک کوچکتر باشد، افزایش می یابد.
حالا، وقتی به اندازه بلوک نگاهی بیندازیم، هر بلوک دارای اندازه هدف 15 میلیون گاز است. با این حال، اندازه بلوک می تواند مطابق با تقاضای شبکه تا حد بلوک 30 میلیون گاز افزایش یا کاهش یابد ، که دو برابر اندازه بلوک هدف است.
این بدان معناست که مقدار کل گازی که توسط تمام تراکنشهای داخل بلوک مصرف میشود باید کمتر از حد مجاز گاز بلوک باشد و این مهم است زیرا باعث می شود شبکه اطمینان حاصل کند که بلوکها نمیتوانند خودسرانه بزرگ شوند. چرا که، اگر بلوکها خودسرانه بزرگ شوند، گرههای اصلی با عملکرد ضعیف در نتیجه کمبود فضا و همچنین سرعت مورد نیاز ، بهتدریج توانایی همگام شدن با شبکه را از دست می دهند.
Proof-of-Work چیست
توضیح مکانیزم اجماع اثبات کار
در حال حاضر در مورد مکانیسم اجماع اثبات کار (PoW) صحبت کردهایم. با این حال، برای درک درستی از نحوه کارکرد آن، باید به سطح بسیار بالاتری از جزئیات آن را بررسی کرد. اثبات کار (PoW) مکانیزمی است که به اتریوم اجازه می دهد در مورد موجودی حساب وترتیب کل معامله،که به نوبه خود مانع از «خرج مضاعف» یا دوبار خرج کردن همان مقدار رمزارز میشود،یه یک اجماع یا توافق برسد. که میتواند تضمین کند که حمله یا دستکاری بلاکچین اتریوم به هر نحوی نیز دشوار است.
PoW الگوریتم زیربنایی است که مسئول فرآیند تنظیم سختی در کنار قوانین کاری است که ماینرها باید انجام دهند. ، در این مورد استخراج ، کار است، و عمل اضافه کردن بلوک های معتبر در زنجیره است.
که این نقش مهمی ایفا می کند زیرا طول زنجیره می تواند به شبکه کمک کند تا زنجیره صحیح اتریوم دنبال شود و درک بالایی از وضعیت آن بوجود آید. هرچه کارهای بیشتری از طریق ماینینگ انجام شود، زنجیره طولانی تر می شود و به این ترتیب، تعداد بلوک بیشتر می شود.
ماینینگ فرآیند ایجاد بلوک از تراکنشها است که به بلوک قبلی که در زنجیره وجود دارد اضافه میشود و به همین دلیل است که به آن زنجیره بلوکی یا بلاک چین میگویند. اولین بلوکی که استخراج شد به عنوان “بلوک پیدایش” شناخته می شود. وقتی ماینرها ارز دیجیتال اتر (ETH) را استخراج می کنند،باعث ایمن شدن شبکه می شود.
ماینرهای اتریوم رایانههایی هستند که نرمافزار خود را اجرا میکنند و از زمان و همچنین توان محاسباتی خود برای پردازش تراکنشها و تولید بلوکها استفاده میکنند.
در شبکه های غیرمتمرکز مانند شبکه اتریوم، شبکه باید اطمینان حاصل کند که همه می توانند در مورد ترتیب تراکنش ها به توافق برسند. ماینرها می توانند از طریق فرآیند حل محاسبات پازل های سخت و تولید بلوک ها به این امر کمک کنند، جایی که به نوبه خود شبکه را از حملات ایمن می کنند.
هزینه های زیادی در ارتباط با استخراج اتریوم (ETH) وجود دارد. به عنوان مثال، یکی از هزینه ها خرید و نگهداری ابزاری های استخراج یا همان ریگ های استخراج است. علاوه بر این، هزینههای الکتریکی مرتبط با استخراج وجود دارد، و اگر شخصی که ارزهای رمزنگاری شده را استخراج میکند، وارد یک استخر استخراج شود، معمولاً برای هر بلوکی که توسط استخر تولید میشود، درصد ثابتی را به عنوان کارمزد دریافت میکند.
همچنین هزینه های مربوط به تعمیر و نگهداری تجهیزات مانند تهویه، سیم کشی برق و غیره وجود دارد.
وقتی کمی عمیقتر به فرآیند استخراج نگاه میکنیم، کاربر اساساً میتواند درخواست تراکنش را با کلید خصوصی که در حساب خود دارد بنویسد و امضا کند.
سپس، این کاربر درخواست تراکنش را از یک گره به کل شبکه اتریوم ارسال می کند.
هنگامی که شبکه در مورد درخواست تراکنش می شنود، هر گره درخواست را به یک mempool محلی اضافه می کند.
که فهرستی است از تمام درخواستهای تراکنشهایی است که شبکه درباره آنها میدانند و شنیدهاند و هنوز در قالب بلوک به زنجیره بلوکی متعهد نشدهاند.
در اینجا، به گره ماینینگ فرصت داده می شود تا اساساً چند ده یا صدها درخواست تراکنش را در یک بلوک بالقوه جمع کند، و این به گونه ای رخ می دهد که کارمزد تراکنش هایی را در حالی که هنوز در محدوده گاز بلوک باقی می مانند، به حداکثر می رساند.
در اینجا، گره استخراج اعتبار درخواست تراکنش را تأیید میکند و سپس کد درخواست را اجرا میکند، جایی که وضعیت کپی محلی آنها از ماشین مجازی اتریوم (EVM) تغییر میکند. ماینر کارمزد تراکنش درخواست تراکنش را به حساب خود اعطا می کند.
سپس، زمانی که تمام درخواستهای تراکنش در بلوک تأیید شده و روی کپی محلی EVM اجرا شد، فرآیند تولید گواهی مشروعیت PoW برای بلوک مورد نظر آغاز میشود.
در نقطهای از زمان که یک ماینر تولید گواهی را که شامل درخواست تراکنش خاص است، به پایان میرساند، ماینر میتواند بلوک تکمیلشده را پخش کند، که شامل گواهینامه و چکنهایی و حالت جدید EVM نیز باشد.
گرههای دیگر میتوانند در مورد بلوک جدید بشنوند، و میتوانند گواهی را تأیید کنند و تمام تراکنشهای روی بلوک را خودشان اجرا کنند، در حالی که بررسی میکنند که چکنهایی وضعیت جدید EVM بعد از تراکنش، با چک نهایی همه تراکنشها که توسط ماینر بلوک ادعا شده است، مطابقت دارد.
در این مقطع زمانی است که گرهها میتوانند این بلوک را به آخر بلاک چین اضافه کرده و آن را در حالت زمانی بپذیرند. در اینجا، هر گره میتواند تمام تراکنشهای بلوک جدید را از مجموعه محلی درخواستهای تراکنش انجامنشده خود حذف کند.
گره های جدیدی که در نهایت تصمیم به پیوستن به شبکه می گیرند، باید تمام بلوک ها را به ترتیب دانلود کنند، و این شامل بلوک حاوی تراکنش مورد نظر است.
آنها همچنین میتوانند یک کپی محلی EVM را مقداردهی اولیه کنند و سپس هر تراکنش را در هر بلوک بر روی کپی EVM اجرا کنند، که از طریق آن جمعبندی حالت را در طول مسیر هر بلوک تأیید میکنند.
به این ترتیب، هر تراکنش استخراج می شود و در یک بلوک جدید گنجانده می شود و یک بار برای اولین بار منتشر می شود. با این حال، توسط هر شرکت کننده در روند پیشبرد حالت متعارف EVM اجرا و تأیید می شود.
در اینجا، هر یک از بلوک ها دارای یک سختی بلوک، یک mixHash و یک nonce هستند. داده های بلوک مستقیماً با PoW مرتبط هستند.
پروتکل اثبات کار اتریوم (PoW) به عنوان Ethash شناخته میشود و ماینرها را ملزم میکند تا فرآیند یک مسابقه شدید را که شامل آزمون و خطا میشود، به عنوان وسیلهای برای یافتن nonce برای یک بلوک خاص طی کنند. فقط بلوک هایی که دارای nonce معتبر هستند می توانند به زنجیره اضافه شوند.
با این حال، هنگامی که آنها برای ایجاد یک بلوک رقابت می کنند، یک ماینر به طور مکرر پایگاه داده ای را استفاده می کند م که فقط می تواند از طریق فرآیند دانلود و اجرای زنجیره کامل از طریق یک تابع ریاضی به آن دسترسی پیدا کند، پس از آن مجموعه داده برای تولید یک mixHash با nonce مشخص شده توسط سختی شبکه در بستر آن استفاده می شود.
در اینجا، ماینرها برای انجام کار در زنجیره اتریوم تشویق می شوند. هدف از این مکانیسم اجماع، گسترش زنجیره است، زیرا طولانیترین زنجیره به دلیل این که بیشترین کار محاسباتی روی آن انجام شده است، معتبر است.
با توجه به پیادهسازی PoW اتریوم، ایجاد بلوکهای جدید که تراکنشها را پاک میکنند،و تراکنش جعلی ایجاد میکنند یا حتی زنجیره دوم را حفظ میکنند، تقریبا غیرممکن است، زیرا یک ماینر مخرب باید همیشه این بلاک را سریعتر از دیگران حل کند.
علاوه بر این، از طریق این مکانیسم اجماع PoW، ارز جدید به سیستم اضافه می شود و ماینرها را برای انجام کار تشویق می کند. به عبارت دیگر، ماینرهایی که با موفقیت یک بلوک ایجاد می کنند، با سکه های اتر (ETH) پاداش می گیرند. با این حال، آنها تمام کارمزد تراکنش ها را دریافت نمی کنند، زیرا کارمزد پایه سوزانده می شود، در حالی که پاداش انعام تراکنش و بلاک به ماینر می رسد.
با این حال، اثبات کار (PoW) به دلیل این واقعیت که از برق زیادی استفاده می کند و برای خروجی انرژی زیادی به عنوان وسیله ای برای اطمینان از ایمن ماندن شبکه نیاز دارد، مورد انتقاد قرار گرفته است. به همین دلیل است که اتریوم با The Merge یا ادغام به عنوان ابزاری برای اطمینان از اینکه این شبکه میتواند بسیار دوستدار محیطزیست باشد، در کنار مزایای متعدد دیگری که با تراکنش به Proof-of-Stake( (PoS همراه میشود، تغییر خواهد کرد.
توضیح گاز
گاز به واحدی گفته میشود که مسئولیت فرآیند اندازهگیری میزان تلاش محاسباتی لازم برای اجرای عملیات در شبکه اتریوم را بر عهده دارد.
با توجه به اینکه تراکنشهای اتریوم برای اجرا به قدرت محاسباتی نیاز دارند، هر تراکنش دارای کارمزدی است و گاز اشارهای به کارمزدی است که برای انجام موفقیتآمیز تراکنش در شبکه لازم است.
هر یک از این هزینههای گاز در ارز دیجیتال بومی اتریوم، معروف به اتر (ETH) پرداخت میشود، جایی که قیمت گاز بر حسب «gwei» تعیین میشود. Gwei نامی از ETH است، که در آن هر gwei برابر با 0.000000001 10-9 ETH(ETH) است.
به این معناست که اگر یک تراکنش 0.000000001 ETH هزینه داشته باشد، می توان گفت که تراکنش دارای هزینه ای معادل با 1 gwei است.
همه چیزی که باید در موردProof-of-Stake ((PoS بدانید
Proof-of-Stake ((PoS هر آنچه که باید بدانید
شبکه اتریوم برای ایمن ماندن به قدرت محاسباتی زیادی نیاز دارد و زمانی که شبکه پر ازدحام می شود، هزینه های گاز بالا را به همراه دارد. توسعه و استفاده از این شبکه برای انواع مختلفی از موارد استفاده مالی غیرمتمرکز (DeFi) هزینه بر است.
به همین دلیل است که راهحلهای لایه ۲ متعددی در شبکه اتریوم توسعه یافتهاند که حتی برخی از آنها از اثبات سهام (PoS) استفاده میکنند که هدف آن کاهش هزینههای مرتبط با استفاده از اتریوم است.
با این حال، «ادغام»، که با نامهای دیگر اتریوم 2.0 یا ETH2 شناخته میشود، قصد دارد مکانیسم اجماع اثبات کار (PoW) را مستقیماً در شبکه لایه 1به مکانیسم اجماع اثبات سهام (PoS) تغییر دهد.
PoS اهمیت قدرت محاسباتی را به نفع قدرت اتر (ETH) سپرده شده تغییر میدهد و PoS ماینرها را با اعتبارسنج ها جایگزین میکند. اعتبارسنج ها در اینجا میتوانند ETH خود را به عنوان ابزاری برای به دست آوردن توانایی ایجاد بلوکهای جدید به اشتراک بگذارند.
اعتباردهنده ها برای ایجاد بلوک های جدید رقابت نمی کنند. در عوض، به طور تصادفی با استفاده از یک الگوریتم انتخاب می شوند.
در مقاطع زمانی خاص، که به عنوان نقاط بازرسی نیز شناخته میشوند، اگر ⅔ از اعتبارسنجیکنندگان در نهایت بر روی وضعیت بلوک به توافق برسند، آن نقطه از زمان، زمان نهایی در نظر گرفته میشود. اعتبار دهندگان باید کل سهام خود را روی این حالت سپرده کنند، بنابراین اگر آنها سعی در تبانی داشته باشند، در نهایت تمام سهام خود را از دست خواهند داد.
چرا ادغام بسیار مهم است
نسخه فعلی شبکه اصلی اتریوم با Beacon Chain که دارای سیستم اثبات سهام (PoS) است، ادغام خواهد شد، که در حال حاضر قرار است در سپتامبر 2022 رخ دهد، اما این تاریخ رسمی نیست.
این یک ارتقای مهم برای کل شبکه است، زیرا به پایان مکانیسم اجماع اثبات کار (PoW) در اتریوم میپردازد، جایی که شبکه یک انتقال کامل به PoS را تجربه میکند.
این تغییر عرصه را برای زمانی که نوبت به ارتقاء مقیاسپذیری ها مانند ارتقاء شاردینگ درآینده میرسد، آماده میکند. ادغام همچنین مصرف انرژی اتریوم را تا 99.95 درصد کاهش می دهد.
همه اینها به این معنی است که THe Merge مهمترین ارتقا در تاریخ بلاک چین است و آزمایشهای گسترده و همچنین پاداشهای باگ به عنوان وسیلهای برای اطمینان از انتقال ایمن به PoS اجرا شد.
توضیح ادغام
ادغام تجسمی از انتقال اتریوم به لایه توافقی جدید Proof-of-Stake ((PoS است که هرگونه نیاز به استخراج انرژی بر را حذف میکند و در عوض، میتواند شبکه را از طریق استفاده از اتر (ETH) سپرده شده ایمن کند. این در نهایت به سطح بالاتری از مقیاس پذیری، امنیت و حتی پایداری منجر می شود.
Beacon Chain اتریوم از Mainnet جدا بود. Mainnet دارای تمام حساب ها، موجودی ها، قراردادهای هوشمند و وضعیت بلاک چین است، در حالی که Beacon Chain به صورت موازی اجرا می شود و از Proof-of-Stake (PoS) استفاده می کند. ادغام فرآیندی است که این دو سیستم در کنار هم قرار می گیرند.
سفر اتریوم در سال 2015 آغاز شد و در طول تاریخ آن، توسعهدهندگان متعددی وجود داشتهاند که برای انتقال نهایی به دور از مکانیسم اجماع PoW آماده میشوند.
در 1 دسامبر 2020، زنجیره Beacon ایجاد شد، که از آن زمان در مقایسه با شبکه اصلی که به صورت موازی اجرا می شود، در یک بلاک چین جداگانه وجود دارد.
Beacon Chain تراکنشهای شبکه اصلی را پردازش نکرد، اما از طریق توافق بر روی اعتبارسنجیهای فعال و موجودی حسابهای آنها، در مورد وضعیت خود به توافق رسید.
اتریوم چگونه بر فضای رمزنگاری تاثیر می گذارد
در اتریوم، استخراج بلوکهای معتبر دیگر الزامی نخواهد بود. درعوض، اعتبارسنجیهای اثبات سهام (PoS) باید این نقش را برعهده بگیرند و مسئولیت پردازش اعتبار همه تراکنشها و پیشنهادات بلوک را بر عهده خواهند داشت.
علاوه بر این، هیچ تاریخی از دست نخواهد رفت. همانطور که شبکه اصلی با Beacon Chain ادغام می شود، کل تاریخچه تراکنش اتریوم را نیز ادغام می کند.
پس از اتمام ادغام، شاهد پایان اثبات کار (PoW) آنطوری که در اتریوم است خواهیم بود، و وارد عصر جدیدی از بلاک چین خواهیم شد، آنهایی که بسیار پایدارتر و سازگارتر با محیط زیست هستند. ، و در نتیجه این امر بسیار جذاب تر است.
این همچنین منجر به امکان ارتقاء مقیاس پذیری بسیار بالاتر می شود، که تحت مکانیزم اجماع اثبات کار (PoW) امکان پذیر نبود، که اتریوم را یک گام به دستیابی به امنیت و مقیاس پذیری در مقیاس کامل نزدیک می کند.
در طرحهای اولیه که برای اتریوم مشخص شده بود، قرار بود سپرده گذاری قبل از The Merge به عنوان ابزاری برای رسیدگی به مقیاسپذیری اجرا شود. با این حال، به دلیل افزایش سریع محبوبیت و جذابیت پیرامون راهحلهای مقیاسبندی لایه ۲، اولویت به سمت تعویض اثبات کار (PoW) به اثبات سهام (PoS) از طریق The Merge تغییر کرد.
طرحهای سپرده گذاری به سرعت در حال توسعه هستند. با این حال، به دلیل موفقیت فناوریهای لایه 2 برای مقیاسبندی اجرای تراکنشها، آنها به سمت یافتن بهینهترین راه برای توزیع فرآیند ذخیرهسازی دادههای فشرده از قراردادهای تجمیعی سوق داده شدند، که به نوبه خود، سطح بسیار بالاتری از رشد تصاعدی در مقیاس پذیری کلی شبکه را ممکن میسازد، که بدون انتقال به PoS امکان پذیر نخواهد بود.
فاز پایانی که انتظار میرود بعدا اتفاق بیفتد، به نام «زنجیرههای شارد» شناخته میشود که به بزرگتر شدن شبکه اتریوم کمک میکند، زیرا پیشرفتهای زیر را به همراه خواهد داشت. به جای حل و فصل همه عملیات در یک شبکه واحد، زنجیره های خرد شده می توانند عملیات را در مجموع 64 زنجیره پخش کنند.
علاوه بر این، این کار اجرای یک گره اتریوم را بسیار آسانتر میکند و برای در دسترس بودن آن به سختافزار قدرتمند کمتری نیاز دارد. به همین دلیل، اتریوم از نظر تئوری می تواند تا 100000 تراکنش در ثانیه (TPS) را پردازش کند که منجر به سطح بسیار بالاتری از کاربرد و مقیاس پذیری بلاک چین می شود.
این تغییر برای ماینرهای اثبات کار (PoW) به چه معناست
Proof-of-Stake ((PoSهرگونه نیاز به تجهیزات گران قیمت و همچنین الکتریسیته را حذف میکند، که مشارکت کاربر معمولی را در فرآیند کلی سپرده گذاری و اعتبارسنجی بسیار آسانتر میکند.
هزینه های زیست محیطی که سیستم حکومتی PoW استفاده می کند از لحاظ تاریخی نقطه اصلی انتقاد و نگرانی در مورد ارزهای دیجیتال بوده است و با PoS، این میزان تا 99.95 درصد کاهش خواهد یافت.
این بدان معناست که نیازهای کمتری برای مردم برای خرید دستگاههای ماینینگ وجود خواهد داشت که زمان زیادی را برای نگهداری آنها اختصاص میدهند و در عین حال از برق زیادی برای استخراج ارز دیجیتال اتر (ETH) از طریق مسابقه برای تکمیل یک بلوک در بلاک چین استفاده میکنند.
این بدان معناست که استخراجکنندگان احتمالاً برای پروژههای قدیمیتری که از اثبات کار (PoW) بهعنوان مکانیسم توافق اصلی خود استفاده میکنند، به دنبال کوینهای جایگزین برای استخراج هستند.
با این حال، این بدان معناست که بسیاری از ماینرها تجهیزات استخراج زیادی در دسترس خواهند داشت که دیگر نمی توان از آنها برای اتریوم استفاده کرد، به این معنی که ممکن است نیاز به فروش تجهیزات مورد نظر داشته باشند، با فرض اینکه حاشیه سود حاصل از ماینینگ یکسان نیست. ، یا حداقل نزدیک به مواردی نیست که هنگام استخراج اتر (ETH) مشاهده می شود.
آینده بلاک چین ها
بر اساس همه این موارد، احتمال زیادی وجود دارد که هر بلاک چین جدیدی که از پایه توسعه می یابد، احتمالاً به طور پیش فرض از مکانیسم اجماع اثبات سهام (PoS) استفاده کند.
علاوه بر این، اتریوم خانه بسیاری از راهحلهای لایه ۲ ساخته شده بر روی آن بوده است.
این بدان معناست که هر یک از شبکههای جدیدی که تصمیم دارند بر روی اتریوم ساخته شوند، میتوانند از افزایش مقیاسپذیری و کاربرد شبکه پس از تغییرنیز بهره ببرند.
بلاک چینهای متعددی ایجاد شدهاند که از اثبات سهام (PoS) در لایه 1 حتی قبل از سوئیچ و ادغام اتریوم استفاده میکنند. با این حال، این ادغام ثابت می کند که حتی یک بلاک چین موجود که از PoW استفاده می کند می تواند به طور موثر به PoS تغییر مکان دهد.
اگر واقعاً این امر با موفقیت انجام شود، ممکن است شاهد باشیم که زنجیرههای بلاک دیگری بهطور بالقوه این سوئیچ را انجام میدهند، بدلیل مزایای مختلفی که در نتیجه آن به دست میآید.
واضح است که تیم توسعه دهنده اتریوم پیشرفتهای زیادی را در شبکه انجام میدهد و راه خود را به سوی آیندهای در پیش میگیرد که در آن شبکه میتواند بسیار کارآمدتر نگهداری شود، نیاز به انرژی بسیار کمتری داشته باشد و نیازی به آن نباشد که ماینرها را ملزم به خرید گرانترین سختافزار کنند تا شبکه را ایمن کنند، که همه اینها به پایداری درازمدت آن کمک میکند.
این احتمال وجود دارد که بسیاری از توسعهدهندگان برنامههای غیرمتمرکز (dApps) بهعنوان وسیلهای برای استفاده از این سطح بالا از مقیاسپذیری، سودمندی و بهرهوری انرژی، شروع به توسعه برروی شبکه اتریوم کنند و ایدههای خود را زنده کنند. ، که منجر به افزایش تقاضا و کاربرد ارز دیجیتال اتر (ETH) می شود.
آینده نشان خواهد داد که این ادغام تا چه حد موفقیت آمیز خواهد بود، اما بر اساس تمام آزمایش ها و شبکه های آزمایشی تا کنون، این احتمال وجود دارد که به سطح سالم رشد در اکوسیستم گسترده تر کمک کند.